در مسائل زناشویی به پیش نوازی قبل از رابطه جنسی توصیه شده است.. و این مسئله در اسلام و غیر آن هم مشترک است و هم روایات مختلف و هم نظرات روانشناسان مختلف در سراسر دنیا در باب این قضیه مطرح شده است. مثلاً در اسلام فرموده اند "مانند خروس! به استقبال مسائل جنسی با همسر خود نروید و مراحل پیش نوازی را رعایت کنید".
مسئله مهم تر اینکه در این پیش نوازی تمام اندام های زن از نوک انگشتان پا تا موی سر مورد استفاده قرار گرفته و دخالت دارند. یعنی شما باتحریک و نوازش هر یک از این اندام می توانید زن را به آستانه تحریک نزدیک نمایید.
بدون شک و به خصوص در دوران امروز و در عصر ارتباطات کمتر کسی است که از این مسائل اطلاع نداشته باشد، چه در اراتباط بین زن و شوهر و چه در ارتباط های به زعم ما نامشروع کمتر کسی است که به این مسائل توجه نکرده و رعایت ننماید مگر اینکه رابطه خصمانه ای در بین باشد یا زمینه این کار فراهم نباشد!
این خاصیت در تمامی زنان بالاتفاق و کم وبیش مشترک بوده و هر زن در هر کجای عالم با این مشخصه پا به دنیای وجود می گذارد.
تعجب آور است که با این دانسته های جامعه بشری به خصوص غربی های دانشمندتر! ، زنان امروزی اندامی را که در رابطه جنسی از آن به عنوان محرک استفاده می شود به انحای مختلف در معرض عموم قرار داده و به روش های مختلف به نمایش می گذارند(بماند که چرا و چگونه که بعداً به آن می پردازیم) و یا علاقه مند به نمایش آنند. و آن را نمایش زیبایی های یک زن عنوان گذاری کرده اند!
آیا در این عصر اطلاعات نمی دانند این نوع پوشش ها و ناپوشش ها باعث تحریک جنس مخالف و غیرمخالف حتی، می گردد؟! و نمی دانند که این نوع پوشش اگر با نگاه جنس مخالف همراه باشد باعث تحریک ناخودآگاه و خودآگاه جنسی و روحی فرد می گردد؟!
بی شک این حرف اشتباهی است که نگاه چشم به این نوع مسائل عادت می کنند که در اینصورت باید بگوییم پس بعد از ایجاد روابط متعدد جنسی افراد دیگر نباید گرایش و تمایلی به این رابطه داشته باشند و مرد از زن و زن از مرد خود سیر شده و دیگر تمایلی به مسائل جنسی نشان ندهند در حالی که می بینیم نه تنها باعث سیری چشم نمی شود بلکه منجر به تحریک این حس و در صورت عدم ارضاء آن به مسائل حاشیه ای مانند خیانت، خودارضاعی جنسی و تجاوز و... می گردد.
عبور تصاویر واقعی و مجازی متعدد که به وسیله برنامه های ماهواره ای متعدد و بیشمار و سی دی های فیلم و شو، تصاویر مستهجن موجود در سایت های مختلف جنسی و غیر جنسی، حضور زنان با انواع اقسام پوشش های محرک و تنگ(1) و عدم پوشش بعضی اندام ها توسط آنها در اجتماع و... که به صورت متمادی از جلوی دیدگان مردان عبور می کند باعث تحریک آنها شده و ترشح غیرارادی هورمون های جنسی را باعث می گردد که بسته به آستانه تحمل فرد او را خودآگاه و ناخودآگاه تهییج و تحریک می نماید و در صورت عدم کنترل آن و استفاده نکردن از پادزهر(2) آن فرد در ذهن خود همزادپنداری کرده و با توجه به نوع پاسخی که می تواند به این هیجانات بدهد و شرایط و امکانات موجود که در جوامع مختلف نیز متفاوت است، دست به اعمالی چون خودارضاعی، رابطه جنسی کامل با خیال آسوده با جنس مخالف(3)، تجاوز، رابطه با همجنس و.. می زند که در صورت عدم کنترل این هیجانات در مراحل مختلف سنی و اجتماعی به دلالیلی مانند بیکاری، قرار گرفتن در شرایط مهیج جنسی مداوم، عدم التزام به مسائل اخلاقی و ... دچار بیماری های مختف جنسی شده یا به رفلکس هایی مانند: پرخاشگری نسبت به دوستان، پرخاش نسبت به همسر و فرزند خود به بهانه های مختلف، اعتراض های بی مورد(4) نسبت به مسائل مختلف و.. می گردد.
همانطور که گفته شد این واکنش ها و معلول ها، طبیعی و در همه جوامع یکسان بوده و ارتباطی با فرهنگ و دین و آیین و جغرافیای خاصی ندارد لکن با توجه به شرایط فرهنگی و جغرافیایی و... مختلف شدت عکس العمل و وضعیت پاسخ ها متفاوت است. این واکنش های طبیعی چرا تا این حد ایجاد می شود؟! گویی علت های به وجود آمدن این معلول ها از حد طبیعی خارج گشته و بنابراین است که این واکنش های طبیعی را با کلمه موهوم المعنیی! به نام "آزادی" با علت آن یکی کرده و هردو را طبیعی نشان دهند. و نتیجه ای که از آن می بینیم جز تزلزل شدید بنیان بسیار مهم خانواده، ایجاد فرزندان نامشروع(که نتیجه یک ازدواج نیستند) و بروز خیانت های همسران به یکدیگر و در نهایت به ایجاد جامعه ای – با هرنوع حکومت و منش- بی قید به مسائل زناشویی و ازدواج و خانواده و اخلاق منجر می گردد که نمونه های آن را در مطلبی خواهم آورد.
(1) تصورش را بکنید که مردی پوششی داشته باشد که اندام جنسی او مشخص گردد یا از کنترل خارج شود آنوقت چقدر از ادب پوشش مرد و اجتماع صحبت می شود و داد وااخلاقا! سر می دهند ولی در مورد زن..!! در حالی که حالت به وجود آمده به چندش بیشتر نزدیک است!(البته شاید برای مردها!!)
(2) در مسائل دینی این اعتقاد وجود دارد که کنترل نگاه و نگاه نکردن می تواند باعث کاهش زیاد تهییج گردد و یا عدم روبرویی با مسائل مهیج دیگر که صدالبته بسیار لذت بخش هستند!
(3) از طریق ازدواج سالم یا سوژه آماده و در دسترس و البته غیر رسمی!
(4) به کلمه "بی مورد" توجه شود! در تحقیقاتی که خود بنده از چندین نفر از مخالفین انجام داده ام و کسانی که سواد درستی در مخالفت هایشان نداشتند! و به شنیده ها بسنده می کردند و تعداد زیادی از این مخالفین را هم شامل می شود، نتیجه بحث به اینجا کشید که چرا حکومت از این مکان های مخصوص نمی زند که جوان ها عقده ای نشوند...!
ضمیمه انتظار) اَلا که راز خدایی... به دردها تو شفایی.... خدا کند که بیایی... خدا کند که بیایی...
ضمیمه1) شاید بعضی دوستان بگویند این مسائل در آنجا قانونی است و حل شده! که باید گفت این قانون غلط و موجبات سوء استفاده از زن می گردد و آزادانه زن را به مسلخ بردن است که البته توضیحات در مطالب بعدی خواهد آمد.. البته الان دیگر کم کم اجناس ذکور! هم درامان نیستند... واویلا!
ضمیمه2) پسر شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی هنگامی پدر بزگوارشان در بستری بیماری به سر می بردند، به ملاقات پدر رفت. پدرشان به وی با غضب گفتند : “چرا در راه به نامحرم نگاه کردی؟” پسر جواب داد: ” نگاه نکردم، داشتم گوشه ای از خیابان را نگاه میکردم که ناگهان چشمم به نامحرم افتاد و زود رویم را برگرداندم.” شیخ حسنعلی جواب داد:” مگر تو در آن گوشه ی خیابان کاری داشتی که آنجا را نگاه میکردی؟ دلیلی برای نگاه کردن به آن گوشه خیابان وجود نداشت”!
ضمیمه3) خوشحال می شم دوستان با نظرات خود در تکمیل این مطلب مرا یاری کنند و نواقصش را گوشزد نمایند.
ورود و سوء استفاده نامحرم ها ممنوع.. پیام آزاد!
من نمی دونم که این آدم کیه که مدام طبق نظرات شخصی خودش فقط هم به همین یک نفر گیر داده و با عقده گشایی های شخصی یحتمل می خواد این دشمن و کافر حربی!! رو از صحنه روزگار محو کنه.. و بعد از فیلتر پیام میگذاره...؟!
آخه آدم بی سواد! مگه تو باید تشخیص بدی کی از نظر علما مردتده کی نیست؟!
مگه خالی بازیه که حکم ارتدا صادر می کنی؟!
خیلی باید بدبخت باشند مأموران اطلاعات که به خاطر عقده های شخصی تو دنبال کسی برن؟!
بعدشم از کی تابحال ماموران ارشاد به دنبال توقیف کسی میرن؟!
تا کی باید من و امثال من گندکاریای شما رو ماستمالی کنیم و جمع و جورش کنیم؟!
من نمی دونم تو به چه دینی هستی؟! از کی دستور میگیری و قصد و غرضت از اینکه با این جملات که مدام اسم رهبری و امام و ائمه رو میاری و فحاشی می کنی که در مورد قبلی هم همینطور بود به حک کردن این وبلاگ پرداختی چیه؟! خیلی هم جالبه فقط همین یک وبلاگ رو هم با پیام های عالمانه! امثال تو فیلتر می بینیم... و از روی همین می شه فهمید که چقدر فیلترینگ بحث شخصی و غرض ورزی های بی مورد توش دخیله...و ربطی به نگاه حکومتی و حتی سازمانی نداره...
نمی خوام قیاس کنم چون این آدم مشکل داشت... ولی حرکت تو با اسم آوردن از بزرگان نظام.. بلاتشبیه آدم رو یاد سربریدن مسلمونا توسط وهابی ها با ذکر جلاله الله اکبر! الله اکبر! می اندازه...
البته وقتی در دولت از نفوذی های منافقین و چوب خورده های از انقلاب و مردم عزیز ایران اسلامی رو می بینیم جای تعجب نداره که مثل تویی وارد سازمان و وزارت ارشاد بشه و شاید هم در پست های بالا...
(در پایان! در پرانتز......... عزیز دلم! اگر مغرضی و قصدت ضربه زدن به نظامه که هیچ.. خدا به راه راست هدایتت کنه...
ولی اکر واقعاً دلسور نظام هستی و دلسور رهبری هستی.. این راه برخورد با مخالف نیست.. اینطور که خودت رو در جایگاه قاضی و مرجع تقلید قرار بدی و هرکار خواستی بکنی... اگر شک داری.. می تونی استفتاء کنی از دفتر رهبری و شکت برطرف بشه... اگر حرف مخالفی می شنوی که واقعاً هم بخشیش درسته.. درستاش رو بگیر و اگر مسئولی سعی در اصلاحش داشته باش.. و حرفت رو بزن شاید قبول کرد.. شاید یه چیزایی هست که اون میدونه تو نمی دونه یا برعکس...
مبارزه در کف خیابونه جانم در میدان عمل!.. اینجا فقط باید حرف زد و حرف زد.. اگر هم دیدی خلاف قانون رفتار می کنه و لج می کنه که شاید به خاطر این رفتار ما باشه.. فیلترش کن عزیزم یا نهایتاً حذف... اینطور جمله گفتن ها و تهدید کردن ها یعنی چه؟!
می دونم! خیلی سخته شنیدن توهین ها به عزیز دل بچه های حزب الله! ولی باید مثل ایشون استخوان در گلو این مسیر رو طی کرد... حفظ خون شهداء و طی کردن مسیر سخت انقلاب اسلامی در حالی که اژدرها و شیاطین دهان های کثیفشان را باز کرده اند و قصد بلعیدن آن را دارند و متصل کردن این نظام به حکومت حق حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا له الفداء جز با صبوری و خون دل خوردن و سختی امکان پذیر نیست... اگر مقتدا و رهبرت سیدعلی است! میشه خون دل خوردن های ایشون رو در صحبت هاش و توسلاتش به حضرت حجت صلوات الله علیه مشاهده کرد... می تونی به مطلب قبل من تو این وبلاگ مراجعه کنی توضیحاتی در این مورد داده شده که میتونه کمکمون کنه...
پس صبوری پیشه کن جانا! که سختی هاست در پیشت...)
ضمیمه انتظار) خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی...
ضمیمه1) با پوزش از تندی قلمم ولی باید گفت این حرفا رو.. باید یه سوزن به خودمون بزنیم یه جوالدوز به دیگران...
ضمیمه2) دشمنان اسلام و عدالت نفس های آخرشان را می کشند پس کوچکترین بی دقتی و اشتباه از ما می تونه بزرگترین فرصت و سوء استفاده از طرف اونها رو داشته باشه.. حتی فیلترینگ الکی یک وبلاگ... دوستان فیلتر شده هم که با فیلتر شدنشون کلاس میزارن! و رقم جدید رو می کنن...
ضمیمه3) به کوری چشم دشمنان اسلام .... السلام علی من التبع الهدی/
غم سنگینی بر قلب مبارک رسول خدا(ص) سایه انداخت، وقتی سوره هود نازل شد و از آن پس، بارها می فرمود «سوره هود مرا پیر کرد». در این سوره اخبار تکان دهنده ای از برپایی قیامت و حضور آدمیان در محضر عدل الهی آمده بود بنابراین حق با پیامبر خدا بود که از پایان کار بندگان خدا دلشوره داشته باشد. پیامبر رحمت که خدای سبحان از اصرار ایشان بر هدایت بندگان خبر داده و رنج و سختی آنان را برای او سخت و ناگوار توصیف کرده بود، اما، آیاتی از این دست پیش از آن و بعد از آن نیز آمده بود، پس چرا سوره هود؟ شاید در پاسخ به همین پرسش بود که رسول خدا(ص) از سوره هود به آیه یکصدودوازدهم آن اشاره می فرمود و علت پیر شدن خود را در این آیه آدرس می داد. «فاستقم کما امرت... آنگونه که تو را فرمان داده شده است استقامت کن» ولی آیه ای با همین مضمون و همین کلمات در سوره «شورا» نیز آمده است، «واستقم کما امرت»... پس، باز هم سؤال باقی بود که چرا سوره هود؟ مگر در این آیه از سوره هود چه بود که پیامبر خدا(ص) را پیر کرده بود؟
پاسخ را از زبان امام راحلمان- رضوان الله تعالی علیه- بخوانید؛
«... جمله فاستقم کما امرت در دو جای قرآن هست. یک جا در سوره «شورا» و یک جا هم در سوره «هود»، لکن پیغمبر اکرم(ص) فرموده است «شیبتنی سوره هود» چرا سوره هود را فرمود؟ برای آن که- این آیه- در سوره هود یک ذیلی دارد و آن این است که فاستقم کما امرت و من تاب معک(آنگونه که تو را فرمان داده شده است استقامت کن و آنان که با تو به سوی خدا آمده اند نیز باید استقامت کنند). خواسته است که ملت ها مستقیم باشند. کسانی که به پیغمبر(ص) گرایش پیدا کردند و رسیدند به اینکه، پیغمبر، پیغمبر اسلام است و به او ایمان آوردند هم باید استقامت کنند. پیغمبر(ص) برای این ذیل می فرماید که شیبتنی سوره هود، ...ایشان خوف نداشت از این که خودش استقامت داشته باشد، داشت. خودش می دانست دارد، اما می ترسید که ما استقامت نداشته باشیم» ……….. «ملت ما در این انقلابی که کرده است، تا حالا استقامت کرده است و بحمدالله تا حالا پیروز شده است. شما پیروزید در دنیا. شما مطرح شده اید در دنیا. در همه گوشه های دنیا، دولت های دنیا از شما یک نحو هراسی دارند که مبادا یک وقت ملت هایشان مثل شما بشوند- به ریشه ایران هراسی این روزها توجه کنید-... استقامت کنید تا پیروزی نهایی به دستتان بیاید. خودتان را بسازید. جوان های خودتان را بسازید و کودکان خودتان را بسازید... ملت ها همه عاشق ایرانند». صحیفه امام(ره) ج 61 ص 705 و .508
در اولین روز از آغاز جنگ تحمیلی، جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا در یک کنفرانس خبری که با عجله برپا شده بود گفت: «امیدواریم مسئولان ایران بر سر عقل آمده باشند»!
روز بعد، صدام در یکی از مناطق اشغالی جنوب کشورمان با خبرنگاران خارجی که به آن نقطه آورده شده بودند به مصاحبه ایستاد و بعد از پاسخ به چند سؤال خطاب به آنان گفت؛ «بقیه سؤالات را حداکثر یک هفته دیگر در مصاحبه بعدی که در تهران خواهیم داشت پاسخ می دهم»!