سلام
خداي ظهورمي خواهد
تادستان بلوري را
ازبيخ وبن قطع کند
ومن هرلحظه
بادلي سوخته ازآتش
فريادحضوري رامي زنم
تاباظهورش غم ازدلهاببرد
وصداي شکستن استخوان شيطان
راباچشمانم ببينم
وکذّبان ِ بي نسب
رادرحصاربسته ي
سواري ازتبارمحمدرسول الله
صم وبکم درحال احتضار
راهي ي جهنم شان بيينم
که درآبهاي جوشان
درحال ذوب شدن اند
چه کسي انهاراياري خواهدکرد؟
خون ِ فرزند ان ِ وطن من
بازيچه دستان هيچ بلوري ديگرنخواهدشد
وقتي که تک سواري
ازتبارمحمدرسول الله بيايد