درود .
از جنگ هاي صليبي بيزارم که در ميان لشکريانش گروهي براي مائده دنيا خون ميريختند و گروه اندکي نيز براي باور خويش . و هردو بهم درآميخته و لکه اي شدند بر تارک تاريخ . از دنيا پرستان حکومت هاي ديني قدرتمند تر پديد آمد و از اهل دلان تمدني نشئت گرفته از کمالات انساني يکديگر.. از آنچه که اين ميدانست و او نميدانست و کاخ هاي روحانيون رفيع تر شد و محرومين فروترشدند . تا آنچه که اهل خرد توشه کردند ازاين برخوردها و سينه به سينه نقل وبا انديشه خويش پالايش نمودند ... قرن ها بعد رخ نمود و به کمک بشر آمد تا بشريت را حال و نوايي فرهيخته تر يابد . وهنوز بايد تا کمال نهايي بشر اين تلاش خردمندان تداوم يابد .صوفيه و عرفا در دوران سقوط فهم عمومي ميزيستند و عوام را شايسته و يا مشتاق درک شايستگي نميدانستند . پس فرقه ها ساختند در حصارهاي سلوک هاي پر اسرار و سخن در لفافه و بهر جمعيتي خاص گفتند . وچنين شد که نه مردم سخنشان دريافتند و بکارشان آمد .. نه اينان با سخن مردم همدل شدند . و يکي دوقرني ست که خردمندان ودانايان دست از اين مرزبندي باز داشته و چنان ميگويند که هم وصف و توصيف حال و روز مردمان باشد و هم کمکي به حال و روزشان .
سلام
عبارات عرفاني زيبايي نوشتي مخصوصا درمورد دژمستحکم اسلام وايمان (لا اله الا الله).تک تک جملاتت دلنشينه.
افسوس که مارا دراين حلقه ي نيکنامان گذر ندادند.
مسلمان نکنداين ياران امام زمان عجل الله مانندبعضي ازهمرزمان ماشوندکه احوالات نوجواني شان راآلزايمرشده اندو مردم راآدميزاد نمي پندارند.
راستي درست فرموديدفقط ممکن است ايرانيان به ايشان نپيوندندنه همه ايرانيان .مالداران نمي پيوندند.وبعضي مدعيان... من هم فکرمي کنم ظهورنزديک است دلائلش واضح است.
با دورد فراوان
نوشته هاي شما را در وبلاگ شبگرد خواندم. برايم جاي بسي تعجب داشت که چرا به تحولات اينگونه م نگريد. داشتم مطالب وبلاگ شما را مي خواندم به خاطره دکتر شريعتي رسيدم. حال من و شما اکنون همانگونه است
بله هيچ شکم سيري به کسي نمي پيونددوقتي که مي بيندمنافعش را ازدست مي دهدپيوستن به امام مهدي (ع)که جاي خوددارد.زيراايشان باهيچکس رودرواسي ندارند.من علم غيب ندارم امابه تجربه سني بسياري ازدست قشنگان رامي توانم حدس بزنم که چقدربه دنياوابسته اندوتاچه ميزان متمول اندشايدخودشان هم ندانندکه پيرزنان وپيرمردان بيسوادکاملا وازروي حس دروني شان مي گويندکه اينهاچه مي فهمنددردچيست ؟يازندگي خودچه دردبزرگي ست .سرتان رادردمي آورم مادربزرگم که حس مذهب رادرمن کمال بخشيددرکودکي به من مي گفت ياران حضرتش 313نفرند!!ومن ِ کودک 6ساله مي گفتم بي بي چرااينقدرکم يارداردامام !!واومي گفت وقتي بزرگ شدي مي فهمي .ومن امروزپس از60سال رنج بي کران به شمامي گويم جاي تعجب ندارد313نفر.ولي يک منطقي راهم باآن مي بينم که اگرفقط 313نفرانسان يعني به واقع انسان!که ازقيدنفس رهاباشندوياري کنندايشان رامي توان اميدداشت که نهضت مهدي موعودبه ثمرمي نشيندحرف زياددارم اماتوان کم.موفق باشيد.
هروقت تشريف برديدمترو يا اتوبوس يابي آر تي وديديدکه جابه اندازه همه هست وهيچکس ازفشارقبرماننداين دستگاه هادرعذاب نيست آنوقت مطمئن باشيدکه ظهورنزديک است زيراهيچ خسته اي توان ياري رساندن حتي به خودش راندارد چه برسدبه غير.
شيطان در وجود ما رسوخ نکرده تا کسي نتواند بکشدش بيرون. ما خودمان صورت عيني شيطان هستيم. ما از خدا و خودمان متنفريم اما خدا را از بين نميبريم چون ميدانيم با از بين بردن او وجود خودمان هم معنايي نخواهد داشت. ما محکوميم به زندگي در مقاومت با خدا.
و اين زندگي زجربار و رندانه اي خواهد بود
خداي ظهورمي خواهد
تادستان بلوري را
ازبيخ وبن قطع کند
ومن هرلحظه
بادلي سوخته ازآتش
فريادحضوري رامي زنم
تاباظهورش غم ازدلهاببرد
وصداي شکستن استخوان شيطان
راباچشمانم ببينم
وکذّبان ِ بي نسب
رادرحصاربسته ي
سواري ازتبارمحمدرسول الله
صم وبکم درحال احتضار
راهي ي جهنم شان بيينم
که درآبهاي جوشان
درحال ذوب شدن اند
چه کسي انهاراياري خواهدکرد؟
خون ِ فرزند ان ِ وطن من
بازيچه دستان هيچ بلوري ديگرنخواهدشد
وقتي که تک سواري
ازتبارمحمدرسول الله بيايد